پیام تخلیه سفارت آذربایجان چیست؛ اتفاقی از روی عصبانیت یا برنامهای در راه؟
تاریخ انتشار: ۱۴ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۱۰۱۶۹
آذربایجان با استفاده از شرایط پیش آمده اقدام به تخلیه سفارت کرد تا ضمن تحت فشار قراردادن ایران، بتواند برای بازگشت هم امتیاز خوبی بگیرد. ضمن اینکه در دوره قطع نسبی روابط نیز میتواند راحتتر اقدامات منطقهای خود که چندان باب میل ایران نیست، پیش ببرد. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، صبح روز جمعه هفتم بهمن ماه، سفارت جمهوری آذربایجان در تهران مورد حمله یک فرد مسلح قرار گرفت که بعداً مشخص شد بر مبنای یک اختلاف شخصی و برای کسب اطلاع از همسرش به سفارت حمله کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ماجرا از این قرار بود که یاسین حسینزاده شهروند ایرانی اهل مرند حدود 25 سال پیش در جمهوری آذربایجان با همسر خود آشنا میشود و ازدواج میکند، اما بهدلیل اختلالات روانی (گفته شده شیزوفرنی) با همسرش اختلافات زیادی پیدا می کند تا اینکه در فروردین ماه امسال همسر یاسین به کشورش بازمیگردد، در حالی که با فرزندان خود ارتباط دارد.
جزئیات حمله به سفارت آذربایجان/ یک نفر کشته و 2 نفر زخمی شدند + فیلم
با وجود این، یاسین تصور میکرده که همسرش هنوز در سفارت است و شاید تحت تأثیر ماجرای جمال خاشقجی حتی نگران حال او هم شده بود.
بر همین اساس، ضمن اعلام مفقودی همسرش، خود نیز چندین بار به سفارت مراجعه کرده و خواستار بازگرداندن همسرش شده است، که البته گفته میشود در آخرین مورد، با مسئولان امنیتی سفارت گلاویز شده و او را به بیرون پرت کردهاند، همین امر باعث خشم و کینه حسینزاده میشود و تصمیم به انجام اقدامی مسلحانه میگیرد.
در حمله انجامگرفته از سوی یاسین حسینزاده به سفارت، یک مأمور امنیتی کشته شد و دو نفر دیگر زخمی شدند.
مقامات کشورمان در وزارت امور خارجه و نیز پلیس تهران بلافاصله وارد عمل میشوند و اقدامات خود را آغاز میکنند، از جمله اینکه سردار رحیمی رئیس پلیس وقت بلافاصله در محل حادثه حضور مییابد و خود نیز به بازجویی از فرد مهاجم میپردازد.
اقدامات دیپلماتیک و انتظامی ایران در خصوص حادثه روز جمعه را باید مثبت و بالاتر از سطح عادی چنین اتفاقاتی در دنیا خواند اما نگاهی به اقدامات طرف آذربایجانی در این خصوص جای تأمل و سؤال دارد.
در حالی که وزارت امور خارجه ایران بلافاصله واکنش نشان داد و ضمن ابراز تأسف بر پیگیری جدی این موضوع تأکید کرد، وزارت خارجه آذربایجان بیانیه عجیبی صادر کرد که در آن ضمن انتقاد از سیاستهای ایران در قبال آذربایجان، ذکر شده است که "پیش از این نیز تلاشهایی برای تهدید مأموریت دیپلماتیک ما در ایران صورت گرفته و اقداماتی برای جلوگیری از چنین شرایطی و تضمین امنیت نمایندگیهای دیپلماتیک ما بهطور مستمر در مقابل ایران مطرح شده است، متأسفانه آخرین حمله تروریستی، عواقب جدی عدم حساسیت مناسب نسبت به درخواستهای فوری ما در این راستا را نشان میدهد. ما قویاً خواستار آن هستیم که عاملان حمله تروریستی مذکور توسط ایران و همچنین دستوردهندگان این اقدام خونین هرچه سریعتر شناسایی شوند و به اشد مجازات برسند.
قرار است اقدامات مناسبی در راستای تخلیه کارمندان سفارت و اعضای خانواده در شرایطی که در نتیجه حمله تروریستی رخ داده است، انجام شود."
ساده انگاری مقامات دستگاه دیپلماسی درباره تخلیه سفارت
این در حالی است که وزارت خارجه آذربایجان برای ادعای خود مبنی بر هشدارهای مکرر به مقامات کشورمان درباره حملات احتمالی، سندی ارائه نکرده و این در سطح ادعا باقی مانده است.
پس از این بیانیه عجیب، ریاستجمهوری آذربایجان نیز بیانیهای مشابه را منتشر کرد که در آن، حمله به سفارت این کشور در تهران «تروریستی» و «غیرقابلقبول» خوانده شده است.
بعد از آنکه وزارت خارجه آذربایجان اعلام کرد که قصد تخلیه سفارت به دلیل نداشتن امنیت و نیز مسائل روحی پیشآمده برای خانوادههای سفارت را دارد، این سؤال مطرح شده بود که آیا روابط دیپلماتیک حداقل در تهران قطع میشود یا افرادی همچنان حضور خواهند داشت.
بی اطلاعی یا امیدواری وزارت خارجه؟
این سؤال تا عصر یکشنبه وجود داشت بهطوری که بعدها مشخص شد حتی مقامات وزارت امور خارجه کشورمان نیز پاسخ دقیقی در این خصوص ندارند و یا لااقل امید دارند که چند نفر از کارمندان سفارت، چراغ آن را روشن نگه دارند.
با انتقال کامل همه کادر سفارت و خانوادههایشان بههمراه مجروحان و جنازه فرد کشتهشده، خلف خلفاف، معاون وزیر خارجه آذربایجان اعلام کرد که فعالیت سفارت در تهران بهصورت کامل متوقف شده و تنها کنسولگری جمهوری آذربایجان در تبریز فعال خواهد بود.
چهارشنبه هفتهای که گذشت هم مشخص شد که همان زمان که وزیر خارجه کشورمان بر خلاف پروتکل ها با سفیر آذربایجان نشست خبری گذاشته و ساده انگارانه تصور می کردند که با این اقدامات، علی اف از تصمیم خود صرفنظر می کند، دولت آذربایجان اقدام به شکایت از ایران نزد محافل بین المللی کرده و در مجامعی مانند سازمان ملل، اعضای اجلاس عدم تعهد، سازمان همکاری های اسلامی و هر جای دیگری که توانسته، اقدام به محکومیت اقدام ایران و تحت فشار قرار دادن بین المللی کشورمان کرده است.
شکایت جمهوری آذربایجان از ایران به سازمانهای بینالمللی
دستگیری به اتهام ارتباط با تهران و هشدار به شهروندان درباره سفر به ایران
همچنین وزارت کشور آذربایجان از روز گذشته اقدام به دستگیری تعدادی از اتباع این کشور به اتهام همکاری با ایران و جاسوسی برای تهران کرده است که از جمله آنها می توان به فعالان رسانه ای از جمله مدیران و کارکنان سایت "سلام نیوز" و "اینتر آذ" اشاره کرد.
علاوه بر آن، وزارت خارجه آذربایجان در بیانیه ای با ادعای اینکه وضعیت ایران ناپایدار بوده و با اشاره به حادثه روز جمعه، به اتباع خود توصیه کرد تا در صورت لزوم از سفر به ایران خودداری کنند و به کسانی که سفر می کنند نیز توصیه کرد که نهایت احتیاط را داشته باشند.
حال سوال اینجاست که تصمیم به تخلیه سفارت از روی عصبانیت و خشم انجام گرفته یا ماجرای دیگری در میان است؟
در این باره می توان گفت که در عرصه سیاست نمی توان برای تصمیمات ناشی از عصبانیت جایگاه مهمی در نظر گرفت، بلکه تصمیم گیری ها در سطوح بالا معمولاً خارج از احساسات فردیست.
اگر این گزاره را در نظر بگیریم، می توان چنین برداشت کرد که باکو طی 2 سال گذشته تصمیم به اقداماتی در سطح راهبردی گرفته است.
عبور از خطوط قرمز ایران؟
یکی از اقدامات انجام گرفته عبور از خطوط قرمز تبیین شده در گذشته در مناسبات با تهران است. از جمله حمله رسانه ای و سیاسی به مقامات عالی کشورمان که در رسانه های این کشور به شدت رواج یافته است که البته بر همگان روشن است که این اقدام رسانه ها با چراغ سبز دولت علی اف انجام می گیرد.
فارغ از اینکه "اقدام روز دوشنبه آذربایجان در تخلیه سفارتش را از روی برنامهریزی بدانیم یا نه"، می توان گفت که در روزها، هفته ها و ماههای آینده احتمال دارد اتفاقاتی رخ دهد که با وجود رابطه دو کشور شاید انجام آنها چندان سهل نبود.
دو رویداد احتمالی مهمی که نباید آنها را بعید دانست
- گرفتن منطقه قره باغ: از اواسط ماه دسامبر جاده لاچین به دست تعدادی از شهروندان آذربایجان مسدود شده و بهانه آنها برای این اقدام، استخراج معادن منطقه از سوی شهروندان ارمنی قره باغ است. این وضعیت برای ساکنان منطقه قره باغ مشکلات زیادی را به وجود آورده و نخست وزیر ارمنستان چندین بار به پوتین بابت این موضوع انتقاد کرده و خواستار انجام وظایف نیروهای حافظ صلح روس شده است. هر چند دولت آذربایجان مسدود شدن کریدور لاچین را تکذیب کرده اما الهام علی اف از جوانانی که به گفته او در این سرمای سخت زمستان در لاچین از منافع ملی آذربایجان دفاع می کنند تقدیر و تشکر کرده است. یکی از گمانه ها می تواند حمله نیروهای آذربایجان برای گرفتن منطقه قره باغ باشد.
- ایجاد کریدور موسوم به زنگزور: بعد از جنگ قره باغ، الهام علی اف بارها تاکید کرده که کریدور زنگزور را برقرار خواهد کرد. اگرچه در توافقنامه سه جانبه 2020 مسکو به این موضوع اشاره ای نشده و صرفاً بحث خطوط ارتباطی به میان آمده است اما رئیس جمهور آذربایجان به شدت دنبال ایجاد کریدور در این منطقه است که البته دولت ترکیه نیز از آن حمایت ویژه ای دارد. ارمنستان تاکنون با ایجاد این کریدور مخالفت کرده و تاکید داشته که بر اساس توافقنامه انجام گرفته، فقط خطوط مواصلاتی در اختیار آذربایجان قرار می دهد اما با توجه به وضعیت روسیه در اوکراین و دست بالای کشورهای ترکیه و جمهوری آذربایجان، چنین اتفاقی را نباید بعید دانست.
آنچه مسلم است اینکه، باکو با استفاده از شرایط پیش آمده اقدام به تخلیه سفارت کرد تا ضمن تحت فشار قراردادن ایران با توجه به اتفاقات چند ماهه اخیر در داخل و محیط منطقه ای، بتواند برای بازگشت نیز امتیاز خوبی دریافت کند. ضمن اینکه در دوره قطع نسبی روابط هم می تواند راحتتر اقدامات منطقه ای خود که چندان باب میل ایران نیست را نیز پیش ببرد.
طی هفته های آینده اگر اتفاق مهمی در منطقه رخ دهد نشان می دهد که باکو از حادثه روز جمعه استفاده سیاسی کرده و به طور دقیقتر، مدتها دنبال چنین اتفاقی بود تا بتواند برنامه های خود را عملی کند.
گزارش از علی حیدری
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: اخبار جمهوری آذربایجان وزارت خارجه آذربایجان جمهوری آذربایجان تخلیه سفارت روز جمعه قره باغ علی اف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۱۰۱۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اتفاقی که فقط در ایران نگرانی دارد؛ دلواپسان به دنبال وضع دوباره ممنوعیت؟
رقابتهای لیگ برتر فوتبال ایران در شرایطی با حساسیت خاصی بهویژه در همین هفته اخیر پیگیری شده که همچنان مقوله برخورد با تماشاگران زن در ورزشگاه، از حفظ شأن و منزلت آنها گرفته تا جایگاه در نظر گرفتهشده برای آنها و بقیه، مورد نقد و بحث است. در هفتههای اخیر یکی، دو اتفاق رخ داده که به قرار باب میل عدهای شده تا بر طبل رنگورورفته ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاه کوفته و در وصفش با استفاده از رسانههای همسو، مطالبی به رشته تحریر درآورده و ژست عالمان پیشگو را گرفته و از این بگویند که «دیدید حق با ما بود».
اتفاقات ساده است؛ جیمیجامپ زنی از روی سکوی ورزشگاه در اراک خودش را به کاپیتان استقلال رساند و پس از آن هم در رفتاری مشمئزکننده یکی از افرادی که در جمع هواداران سپاهان در تقابل با پرسپولیس، روی سکوی ورزشگاه آزادی نشسته بود، الفاظی زشت خطاب به زنان به کار برد که به قدر کفایت بازتاب داشت. دلواپسان حضور زنان در ورزشگاه که چندین سال مانع از محققشدن این موضوع شدهاند، با کنار هم گذاشتن همین دو گزاره، به آب و آتش میزنند تا دوباره مانع از حضور زنان در ورزشگاه شوند. جالب آنکه حاضر به شنیدن این جمله ساده هم نیستند که اگر مردی هتاکی کرده چرا باید مانع از ورود زنان شد؟ یا اینکه ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاه صحهگذاشتن بر ناتوانی در اصلاح امور فرهنگی نیست؟
آش آنقدری شور شده که در روزهای اخیر یکی، دو رسانه همسو با چنین تفکراتی به این ایده پروبال دادهاند که «نکند کار، کار خودشان باشد تا مانع از تحقق کامل پروژه حضور زنان در ورزشگاه شوند». بااینحال، از آنجا که مسئله مدیریت در امور ورزشی از دیرباز پررنگ بوده، در سادهترین اتفاق، طرح پاککردن صورتمسئله روی میز گذاشته شده و یکی، دو ورزشگاه بهسرعت از حضور زنان منع شدهاند و مابقی هم احتمالا با محدودیتهایی همراه خواهند شد.
البته که در این بین، نگرانیهای دوپهلویی که از سوی وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال هم مطرح شده، بیش از آنکه دلگرمکننده باشد، نگرانکننده است و بیم آن میرود که نقد دلواپسان که بعضا ارتباط نزدیکی با دولتمردان کنونی دارند، آنها را به سمتی هل دهد که تاوانش را فوتبال ایران و سپس زنان مشتاق به تماشای فوتبال دهند.
جالب آنکه در این بین تلاش خواسته یا ناخواستهای صورت گرفته تا لفظ جدیدی برای محدودکردن زنان شکل بگیرد. اگر تا دیروز کلیدواژه «زیرساخت» بهانه خوبی بود تا سد راه ورود زنان به ورزشگاه شوند، بهتازگی عبارت «کرامت زن» وارد ادبیات مدیران ورزشی شده و با استفاده از آن، باب جدیدی در مقوله ورود زنان به ورزشگاه گشوده شده است.
برای روشنترشدن بیشتر بحث کافی است به نامه وزیر ورزش به فدراسیون فوتبال در هفته اخیر رجوع کرد. در بخشی از آن نامه چنین آمده است که «همانطور که مطلع هستید موضوع امکان حضور بانوان محترم علاقهمند فوتبال در ورزشگاههای کشور در شرایطی مورد موافقت مراجع تصمیمگیرنده قرار گرفت که فدراسیون فوتبال بهعنوان متولی فوتبال کشور و همچنین باشگاههای حرفهای فوتبال در جهت بهبود زیرساختها، ساماندهی هرچه بهتر هواداران زن و مرد و همچنین ارتقای جو اخلاقی و فرهنگی حاکم بر استادیومهای فوتبال تلاش کنند که متأسفانه نهتنها شاهد بهبود شرایط فرهنگی حاکم بر ورزشگاههای فوتبال نیستیم، بلکه شاهد بروز و ظهور صحنهها و اتفاقاتی هستیم که هرگز در شأن هواداران ایرانی نبوده و متأسفانه رفتار برخی هوادارنماها زمینه ایجاد خدشه بر منزلت و کرامت زن ایرانی را نیز فراهم کرده است که رصد و کنترل این افراد معدود وظیفه باشگاههاست».
شاید در نگاه نخست این نامه وزیر از سر دلسوزی باشد. البته که احتمالا هم چنین است و وزیر محترم ورزش همانطور که خودش در ادامه اشاره کرده «ورزش بدون ارزش را فاقد اعتبار برای نظام جمهوری اسلامی ایران» میداند. بااینحال در پس چنین دلسوزی، خطونشان ریزی هم دیده میشود؛ بهویژه جایی که عنوان میکند مراجع تصمیمگیرنده بهطور مشروط ورود زنان به ورزشگاه را پذیرفتهاند. این پیام نهفته در دل چنین جملاتی را، ولی نباید از یاد برد که احتمالا اگر چنین شروطی رعایت نشود، مسئله ورود زنان به ورزشگاه هم اگر ممنوع نشود، محدود خواهد شد.
وزیر ورزش تنها مدیری نیست که کرامت زن را پس از اتفاقات اخیر برجسته کرده است، بلکه همین روز گذشته، مهدی تاج، رئیس فدارسیون فوتبال هم با اشاره به همین کلیدواژه، هشدار داده که میتواند مانع از حضور زنان در ورزشگاه شود. برخلاف تیترها و تأکیدی که رسانههای نزدیک به فدراسیون به کار برده و از قول مهدی تاج نوشتهاند که «حضور زنان در ورزشگاه منع نخواهد شد»، ولی مشخصا در بخشی از صحبتهای مهدی تاج، تهدید روشنی به کار رفته که نشان میدهد او و مدیران بالادستی، به گزینه منع تماشاگران زن از حضور در ورزشگاه فکر کردهاند.
تاج، روز گذشته در واکنش به نامه وزیر ورزش درباره اتفاقات رخداده در ورزشگاهها گفت: «جواب نامه وزیر را دادم. ایشان یک نامهای به ما زدند و نگران بودند از وضعیت باشگاهها و حرکتی که باید در باشگاهها از نظر فرهنگی صورت بگیرد که اتفاق نیفتاده است. بنده در جواب گفتم یکسری اقدامات را بعد از نامه ایشان انجام خواهیم داد. جلسه در همین دو، سه روز گذاشتیم. هم با خلیج فارس و هم با بانک شهر جلسه گذاشتیم. امروز هم دوباره جلسه دیگری خواهیم داشت. به همه هم اعلام کردیم اگر کسی نمیتواند کرامت زنان را حفظ کند و آنها راحت به ورزشگاه بروند و مشکلی پیش نیاید ممکن است ما ورود را منع کنیم».
عبارات کاملا مشخص است؛ اگر کرامت زن حفظ نشود، ممکن است ورود آنها را منع کنیم. حالا و در این بین، با وجود نگرانیهایی که این اواخر درباره کرامت زن شکل گرفته، پرسش بسیار سادهای ذهن مخاطب را درگیر میکند: به غیر از طرح ممنوعیت زنان از ورود به ورزشگاه و بهجز همراهی با دلواپسان و رسانههای خاص، آیا برنامهای برای بهبود زیرساخت سابق یا کرامت زنان، در دستور کار مدیران قرار دارد؟